سلام
حتما شنیدید که «اوباما» دستش رو شده که «با ما» نیست!
وقتی «حق حمله اتمی به مخالفین سیاست های آمریکا را محفوظ می داند»
هر چه فکر می کنم بوش ابله هم چنین حرف احمقانه ای را نگفته بود!
در اعتراض به این تهدید ؛ نامه ای خطاب به دبیر کل سازمان ملل نوشته شده.
برای امضا به این آدرس بروید:
http://www.ir-uni.ir/modules.php?name=Campaign&letlang=latin
http://www.ir-uni.ir/index.php
متن نامه در ادامه مطلب:
عالیجناب بان کی مون
دبیر کل سازمان ملل متحد
سلام
صلح و امنیت آرمانهای اساسی بشریتاند، آرمانهایی که ملل متحد میکوشد در عرصه بینالمللی تحقق بخشد. اما تحقق این آرمانها در گرو استقرار عدالت است، که در برگیرندة «احترام به حقوق بشر بنیادین، کرامت و ارزش انسان، حقوق برای همة ملل اعم از کوچک و بزرگ، و تعهدات ناشی از پیمانها و سایر منابع حقوق بینالملل، و کمک به ترقی اجتماعی و بهبود استانداردهای زندگی با آزادی بیشتر» است.
منشور ملل متحد برای نیل به این هدفها مقرر کرده است که «اعضای ملل متحد در روابط بینالمللی خود از تهدید به زور یا استعمال آن علیه تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی هر کشوری خودداری نمایند».
برخلاف این پیشینه، در ششم آوریل 2010، دولت امریکا سند بررسی مواضع هستهای خود را منتشر کرد، که حاوی اتهامات بیاساس علیه برنامه هستهای صلحآمیز جمهوری اسلامی ایران است. به دنبال انتشار این سند، رئیس جمهور و وزرای امور خارجه و دفاع امریکا، بر پایه این پیش فرض سراسر غلط که ایران به دنبال تسلیحات هستهای است و ان پی تی را نقض کرده است، اظهارات جنگ افروزانهای را مطرح کردند که در تضاد کامل با روح منشور و ان پی تی میباشد.
در اینجا باید اشاره کرد که چنین اظهارات غیرمسئولانهای نقض فاحش تعهدات ایالات متحده، براساس حقوق بینالملل، به ویژه بند 4 ماده 2 و نیز ماده 39 منشور ملل متحد و قطعنامه 984 شورای امنیت میباشد. وانگهی، جمهوری اسلامی ایران نه تنها به همه تعهداتش در مورد منشور انپیتی یایبند بوده است و همچنان پایبند خواهد بود، بلکه تحقق جهان عاری از تسلیحات کشتار جمعی، از جمله تسلیحات هستهای را دنبال میکند.
اما، ایالات متحده، به عنوان یکی از اعضای هستهای آژانس هیچ گامی را در جهت اجرای ماده 6 ان پی تی برنداشته است؛ براساس این ماده، هر یک از طرفهای معاهده میکوشند مذاکرات در مورد تمهیدات مؤثر در رابطه با توقف مسابقه تسلیحات هستهای را در اسرع وقت و خلع سلاح هستهای را با حسن نیت بر اساس یک معاهده خلع سلاح عام و کامل تحت کنترل همه جانبه و مؤثر بینالمللی دنبال کنند، بلکه علنا از رژیم صهیونیستی که مکرراً منشور را نقض میکند و از پذیرش انپیتی سرباز میزند و برنامه تسلیحات هستهایاش را توسعه میدهد حمایت میکند.
ما به عنوان اعضای جامعه دانشگاهیان ایران، ضمن محکوم کردن این روندها، خواستار اقدامات جدی و سازنده جنابعالی برای مخالفت صریح با تهدید به استفاده از تسلیحات هستهای و طرد آن هستیم.
با احترام فراوان
سلام
ممنون از حضورتان
فیضیدیم
سلام
ممنون که به وبلاگم سر زدید
با افتخار لینک شدید
شما هم دوست داشتید منو لینک کنید
موفق باشید
کاملا باهاتون موافقم.با کمال میل امضاش میکنم
دوستت داریم ...
من با که گویم این که بهارم خزان شده
ماهم به خاک تیره غربت نهان شده
بانوی بی نشان که به هرسو نشان زاوست
رفت از برم به قامت همچون کمان شده
دیدم که ز دل خدا خدا می کردی
شکوه ز جفا به مصطفا می کردی
ای کاش شبی پس از دعای همگان
از بهر شفای خود دعا می کرد
رنگ رخسارت خبر می دهد از سر ضمیر
چه کسی روی کتاب عمر تو «پایان» نوشت
دو بیتی ها (مرثیه زینب سلام اله علیها)
غم دوران من گردد یتیمی
که هم پیمان من گردد یتیمی
من از قد کمانت حتم دارم
بلای جان من گردد یتیمی
مکن مخفی به سینه آه، مادر
مرا کن از غمت آگاه ،مادر
مشو راضی پس از تو زنده باشم
گل خود را ببر همراه ،مادر
از فاطمه اکتفا به نامش نکنید
نشناخته توصیف مقامش نکنید
هر کس که در او محبت زهرا نیست
علامه اگر هست سلامش نکنید
یا علی رفتم بقیع اما چه سود
هر چه گشتم فاطمه آنجا نبود
یا علی قبر پرستویت کجاست
آن گل صد برگ خوشبویت کجاست
هر چه یاشد من نمک پرورده ام
دل به عشق فاطمه خوش کرده ام
حج من بی فاطمه (س) بی حاصل است
فاطمه (س) حلال صدها مشکل است
ایام فاطمیه را خدمت شما تسلیت عرض میکنم
تو هنوز در چشم آنها یک کاکاسیاهی
هنوز هم نئونازی ها
وسترن ها
و شکم گنده های بور
دنبال قتل تواند
با وجود آن که در تایم اول شدی
و در ای بی سی دوم
در سی سی یو به انتظارت می نشینم تا سوم شوی
تو هر شب به عقل های ما حمله می کنی
به تأسیسات هسته ای احساس ما
مثل بچه های تخس که با تفنگ بادی شان هی شلیک می کنند
بچه های آتاری و لاتاری
تو هم درست برنده شدی در یک قرعه کشی
با شرط این که
حمله کنی
به اورانیوم غنی شدۀ اشعار ما
تو هر روز عکس می گیری با مشاورانت
دوش ادوکلن می گیری با سگت
و فکر می کنی که دنیا
چقدر منتظر است که تو زر بزنی
و حق توست
که سگت هم یک جایزه نوبل بگیرد
تو فکر می کنی
ایران نشسته است منتظر نوروز
و چشمش مانده به سفرۀ هفت سین
نه آقای پلیسی دنت!
اگر پیام نوروزی ات نیاید
کسی تلف نمی شود از نبود دمکراسی
تو در نظر من
چیزی هستی در حد یک قوطی کنسرو خالی
که دوست دارم شوتت کنم
و بگویم هی یارو!
تو چقدر به درد شوت کردن می خوری
تو چقدر شوتی
و من چقدر خوش خیال بودم
که فکر می کردم تو یک غلطی خواهی کرد
تو تنها می توانی به سگت شب بخیر بگویی
و به زنت بگویی:
آه عزیزم با برلوسکنی دست نده
او یک عیاش است
حتی کسی نیست که به تو بگوید
کم کم گوشهایت رادار شدند
دماغت مثل پینیکیو دراز شد
وقتی رفته بودی به پایگاهی در بغداد
چشمت تلفیقی از اورانیوم بیست درصد شد و کمی زرشک
وقتی نطق می کردی در برابر حق مردم ایران
حالا دندان هایت شبیه اف بیست و هشت شده است
تو داری روز به روز پیشرفت می کنی
آنقدر پیشرفت که دیگر
مردم کنیا
و مردم جزیره اوباما
از پیروزی ات به خیابان نمی ریزند
تو مثل یک آدامس قلقلی شده ای
در دهان بچه های اورشلیم
شاید حق با جرمایا رایت بود
تو ایدز سیاسی مخفی داری
حتی مردمی که عصرها در گراند پارک شیکاگو جمع می شوند
می گویند:
او یک هویج بود که رشد معکوس کرد
یک کشتی گیر کچ و چپ دست
که رقیبش یک زن بود
با صندلی کوبید بر سر آن زن
و بعد صندلی را گذاشت زیر جنازه اش
و کمربند را قاپید و رفت
تا نطق کند به نفع یونایتد استیش
تو هر روز نمایش داری
با اپرا وینفری و گروه راک طرفدارانت
اورشلیم را دادی به فاحشه های پشت کاخ سفید
ایران ولی فروشی نیست
هی یارو!
راهت را بکش و گم شو
ای کاش
مادر مردم شناست گفته بود برایت
که ایرانیان با نی ساندیس
ممکن است تو را کور کنند
مادر بزرگت به توگفته بود کاش
که در برابرپارسایان
بی خود پارس نکنی
آقای باراک حسین اوباما
راستی تو از کدام خیمه
این نام را دزدیدی؟
این نام را
از ثبت احوال کدام ابن سعد گرفتی؟
اینجا انشای کودکان ایران این است:
او با ما نیست
او با شما نیست
او با هیچ کسی نیست
او اصلا کسی نیست
او آبروی رنگ سیاه را هم برد
او آبروی کاخ سفید را
و آبروی کلبۀ عموتم را برد
او به نلسون ماندلا هیچ شباهتی ندارد
او از دوپینگ کاکائین برگشته است و سرش باد دارد
از کمپ دیوید
برای همین من فکر می کنم که تو
شبیه یک کمپوت خالی قارچی
که پرتت کرده اند
آپاچی ها و چاپارلها
گاوبازان دهه پنجاه و شصت
تو از همانجایی
که شاعر ما می گوید:
" او می مکد طراوت گل ها و بوته های افریقا را
او می مکد تمام شهد گلهای آسیا را
شهری که مثل لانه ی زنبور انگبین
تا آسمان کشیده
و شهد آن دلار
یک روز
در هرم آفتاب کدامین تموز
موم تو آب خواهد گردید
ای روسپی عجوز ؟"
هی با توام!
ای نوشیده از شیر کک و کراک غنی شده
با تو چهل و چهارمین قصاب!
پنجمین چپ دست احمق کاخ سفید...
تو هم هیچ پخی نشدی
آقای کراک اوباما!
اردیبهشت 1389
علیرضا قزوه
* اشعار داخل گیومه از شاعر معاصر ایران دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی ست در شعری بر ضد آپارتاید امریکا و با نام نیویورک .
سلام
فرو بریزید ای منورهای رنگارنگ!
گمانم در این تاریکی گم شدهام
و بین خطوط دشمن سرگردان،
آه! پس چرا دیگر اسیرم نمیکنند
آه! چه کسی یک قطع نخاعی بیمصرف را اسیر میکند
و باز آه! چه کسی یک اسیر را اسیر میکند
آه و آه که از یاد بردم، من اسیرم
این علی آقای هاشمی هم برای خودش کسی بوده و ما بیخبریم.
چه آن روزهای اول که فرمانده سپاه ششم بود و چه آن اواخر که فرمانده سپاه سرّی نصرت.
حکومت دیکتاتوری تو چند جمله عرفی
بسم الله ...
خانه جدید بچه بسیجی ها"حسین قدیانی" :
"از همه دوستان و همسنگرانم در فضای مجازی دعوت میکنم به خانه جدید بسیجی ها http://ghadiany.com قطعه26 "
لطفا اطلاع رسانی کنید .
کربلا ببینمتان
یا علی
سلام و دستخوش
با تمام وجود مهر میزنم براین نامه و تمامی نامه ها و طومارهای که عدالت راداد کند.
یا حق