سرباز ولایت؟!
محمد حنفیه از سر خیر خواهی سه بار به امام حسین(ع) راه یمن را نشان داد و ایشان را از رفتن به کوفه بازداشت.
اما مگر اینگونه نیست که امام در جای حق نشسته، مقام ولایی دارد، معصوم است و از بیراهه رفتن مبرا؟!چه خوب سربازی بود عباس ابن علی (ع) برای امام خود که حتی یک بار هم به خود اجازه نداد تا در این مورد حتی از سر خیر خواهی با امام سخنی بگوید.قمر بنی هاشم (ع) یعنی آن مقام والای فانی در ولایت، یعنی سرباز ولایت، کسی که به درستی امام زمانش را شناخته است.
حال چگونه شده است کسانی خود را سرباز ولایت میدانند و حال از سر خیرخواهی و یا... به نایب امام زمان (عج) دستور و پیشنهاد می دهند؟!
آیا همان یک بار که جام زهر به پیر جماران نوشانیدید کافی نبود؟!
چگونه بود که امام روح الله تا چند روز قبل از پذیرش قطعنامه شعارشان «جنگ، جنگ تا رفع فتنه از عالم» بود، ولی پس از قبول قطعنامه با عذر خواهی از مردم، می فرمایند که من این جام زهر را نوشیدم...؟!
مگر در حدیث نیامده : « مَن مات وَ لَم یَعرِف إمام زَمانِه ماتَ میتَتَه جاهَلیه »؟!
فکر نمی کنید به مرگ جاهلیت بمیرید؟!
شما را چه شده است؟ از چه می ترسید؟ آیا مشمول گروه اول و دوم وصیت نامه شهید باکری شده اید؟ چه شده که پس از سالهای جنگ این گونه شده اید؟
چه زیبا شهید باکری زندگی رزمندگان را پس از جنگ بیان می کند:
دعا کنید که خداوند شهادت را نصیب شما کند که در غیر این صورت زمانی
فرامی رسد که جنگ تمام می شود و رزمندگان سه دسته می شوند :
۱- دسته ای به مخالفت با گذشته خود بر می خیزند و از گذشته خود پشیمان اند .
-۲دسته ای راه بی تفاوتی را برمی گزینند و در زندگی مادی غرق می شوند و همه چیز را فراموش می کنند .
-۳دسته سوم به گذشته خود وفادار می مانند و احساس مسئولیت می کنند که از شدت غصه ها و مصائب دق خواهند کرد .
پس از خدا بخواهید با وصال شهادت از عواقب زندگی بعد از جنگ در امان بمانید چون عاقبت دو دسته اول ختم به خیر نخواهد شد و جز دسته سوم ماندن سخت و دشوار خواهد بود.
گرگها خوب بدانند، در این ایل غریب - گر پدر مرد، تفنگ پدری هست هنوز!
گرچه نیکان همگی بار سفر بر بستد - شیرمردی چو علی خامنه ای هست هنوز!
گر امام شهدا نیست کنون در برمان - خلف صالح و مظلوم، علی خامنه ای هست هنوز!
سلام
برای من هم افتخار است که لینک کنم شما را....
کربلا ببینمتان
یا علی
علیک سلام
بچه حزب اللهی باشی و لینکت نکنیم؟!
اگر عده ای سست عنصری نشان نمی دادند، وضع کشور خیلی بهتر بود.
سلام دوست من
شما به ما لطف دارید
انشاالله در اولین فرصت لینکتون میکنم،اونم با افتخار...
در ضمن خوب کاری کردید از این مطلب استفاده کردید.
یا علی
سلام
خواهش می کنم.
التماس دعا
واقعا شهدای ما که بودند؟
شهید باکری انگار آن موقع از وقایع سالها بعد با خبر بوده است. وچه خوب (یا شاید هم بد وتکان دهنده) پیش بینی اش حتی در مورد فرمانده کل قوای وقت یا فرمانده سپاه وقت دقیق به وقوع پیوست...
کاش دوباره راه شهادت باز می شد....
سلام دوست من
درستش کردم
التماس دعا
سلام ممنون
گرگها خوب بدانند، در این ایل غریب
گر پدر نیست، تفنگ پدری هست هنوز!
گرچه نیکان همگی بار سفر بر بستد
شیرمردی چو علی خامنه ای هست هنوز!
گر امام شهدا نیست کنون در برمان
خلف صالح و مظلوم، علی خامنه ای هست هنوز!
بیانیه محسن رضایی پس از جوسازیهای اخیر:
از 9 دی تا 22 بهمن، رودخانه بزرگ مردم ایران به اقیانوس میپیوندد.
حال که رهبر انقلاب اسلامی بر پرهیز از تندروی و شتاب بخشیدن به اداره امور کشور و تأدیب مجرمان در چهارچوب قانون تأکید کردهاند، بر همگان است که با تقویت آرامش، برادری، اخلاق، همکاری با یکدیگر، عمل به قانون و پیروی عملی و رفتاری از ولایت، خوابها و رویاهای مخالفان جمهوری اسلامی را باطل کنند.
یا صاحب الزمان! داستان یوسف را گفتن و شنیدن به بهانهی توست .
شرمندهایم .
میدانیم گناهان ما همان چاه غیبت توست .
میدانیم کوتاهیها، نادانیها و سستیهای ما، ستمهایی است که در حق تو کردهایم .
ان شاء الله کربلا
یا علی
البته من سرباز ولایت نیستم که سرباز برای فرمانده تعیین تکلیف نمی کند و اگر هم خواست نامه ای به فرمانده اش بنویسد سرگشاده نمی نویسد سرباز ولایت صیاد شیرازی بود که در وصیت نامه اش نوشت:"خداوندا! ولی امرت حضرت آیة الله خامنه ای را تا ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه) زنده، پاینده و موفق بدار."
با مدعی مگویید، اسرار عشق و مستی
زیرا که طعم ساندیس، شهد است راستی راستی!
ای کاش میر میدید، انبوه عاشقان را
تا بی خبر نمیرد، از درد خود پرستی
جانباز شیمیایی، با شیخ گفت: «جانا!
با کافران چه کارت؟ گر بت نمی پرستی»
دندان گرگها را، هر کودکی ببیند
ای پیر انقلابی! چشمت چرا تو بستی؟
عاشق شو ارنه روزی، این صبر هم سرآید
اذن ولی نباشد، پنداشتی که جستی؟
یارب شکسته حالان، طاقت دگر ندارند
تا کی کنند اجانب، چندین دراز دستی
گویی ولی شناسان، رفتند از این ولایت
خط امام گم گشت، زین کارگاه هستی
آن روز دیده بودم، این فتنه ها که برخاست
کز بغضِ رایِ ملت، یک دم نمی نشستی!
این عشق دست طوفان، خواهد سپردت ای میر!
بازآ به نزد ملت، وآن روزگار مستی