اسپینوزا

  باروخ اسپینوزا


در این قسمت می خواهیم با یکی از اندیشمندان یهودی آشنا شویم که به نقد ساختار متمرکز و بسته جوامع یهودی پرداخت و موجی از عصیان را در میان جوانان جوامع یهودی علیه حاکمان زرسالارشان برانگیخت.

  

 

  مورخین دانشگاه عبری اورشلیم، باروخ اسپینوزا (1632-1677)، فیلسوف نامدار یهودی-هلندی، را نخستین یهودی می‌دانند که آئین یهود را رد کرد و از جامعه برادران یهودی خود گسست بی آنکه به آئینی دیگر بپیوندد.  

پدر اسپینوزا از یهودیان پرتغال بود که پس از مهاجرت در بندر آمستردام می‌زیست. از پیوند خویشاوندی اسپینوزا با اعضای الیگارشی یهودی سخنی در میان نیست و لذا بنظر می‌رسد وی به یک خانواده معمولی تعلق داشت.

اسپینوزا از جوانی به تأثیر از یک یهودی اسپانیایی به ‏نام خوان دو پرادو  به انکار اصالت تورات پرداخت و در مسایل دینی عقایدی ابراز داشت که برای حاخام‌های آمستردام قابل تحمل نبود. لذا، شورای حاخامی آمستردام در 27 ژوئیه 1656 او را، که تنها 24 سال داشت، از عضویت در ملت اسرائیل اخراج کرد و کلیه یهودیان از ارتباط با وی اکیداً منع شدند. ظاهراً شورای یهودیان آمستردام تصمیم به قتل او نیز گرفت ولی اسپینوزا با نگارش “توبه‌نامه”‌ای جان خود را نجات داد. او از آن پس با پروتستان‏‌ها زندگی می‌کرد و در سال 1670 به شهر هاگ (لاهه) مهاجرت کرد. در همین سال او رساله‌ای درباب متافیزیک و سیاست را بدون درج نام مولف منتشر کرد. این اثر، که حاوی انتقاد از عهد عتیق بود، توقیف شد و تنها نسخ معدودی از آن پنهانی به فروش رفت. اسپینوزا به علت نگارش این کتاب به الحاد متهم شد ولی با نگارش نامه مفصلی به اوروبیو دوکاسترو  از حاخام‌های هلند، منکر الحاد و بی‌دینی خود شد.

 او در سال 1674 مهم‌ترین کتاب خود، اخلاق، را نوشت که مانند بسیاری از آثارش پس از مرگ او به چاپ رسید. اسپینوزا زندگی منزوی و ساده‌ای داشت و در 45 سالگی درگذشت.
آثار اسپینوزا حاوی انتقاد شدید از ساختار سیاسی جامعه یهودی است. زمانی‌که او در نخستین رساله خود از حق انسان در اندیشیدن آزاد و بیان آزادانه عقایدش سخن می‌گوید درواقع این اعتراضی است به فضای بسته جوامع یهودی آن عصر. اسپینوزا تلاش سران جوامع یهودی را برای حفظ قوانین تورات، تلاش آنان برای حفظ سلطه خویش بر جوامع یهودی می‌داند. او می‌نویسد:
یهودیان از سایر مردم نفرت دارند و این تنفر به طبیعت ثانوی آنان بدل شده زیرا هر روزه آن را به‏ وسیله مناسک دینی خود تقویت می‌کنند. شیوه پرستش آنان نه تنها با سایر مردم تفاوت دارد بلکه در تضاد است.

 
به ‏زعم اسپینوزا :
حتی مختصات خوبی که در یهودیان می‌توان یافت ناشی از سرشت شیطانی آنان است:

وحدت یهودیان و حمایت آنان از یکدیگر ناشی از نفرت آنان از همه مردم دیگر است و در نتیجه سایر مردم نیز از آنان نفرت دارند. حکومت آنان در فلسطین منقرض شد زیرا [حتی] خداوند نیز از آنان نفرت داشت.

 


اسپینوزا در رساله‌ای درباب متافیزیک و سیاست، اسفار پنجگانه (جز فقرات کوتاهی از آن)، صحیفه یوشع بن نون، کتاب داوران، کتاب سموئیل و کتاب پادشاهان را تألیف عزرای کاتب می‌داند و معتقد است عزرا به مرگی پیش‏رس درگذشت و فرصت ویرایش کتب فوق را نیافت و لذا چنین تصور می‌رود که این آثار مؤلفین متعدد داشته‌اند. به ‏زعم او دو کتاب تواریخ ایام سده‌ها پس از عزرا، در دوران دولت حشمونی تألیف شده.

او کتاب‏‌های دانیال، استر، عزرا و نحمیا را نیز نوشته یک مورخ دوران حشمونی می‌داند که بر اساس منابع گذشته به تدوین این آثار اقدام کرده است.

بطور خلاصه، اسپینوزا بخش عمده‌ی عهد عتیق را ساخته‌ی فریسیون در دوران حشمونی می‌داند.


 


 اسپینوزا مکرر تأکید می‌کند که این بررسی انتقادی منافی اعتقاد به خداوند نیست؛ خدای یگانه‌ای وجود دارد، مستقل و جدا از اندیشه فلسفی، که خواستار عدالت و دوستی میان انسان‏هاست.


منبع: عبدالله شهبازی ؛ زرسالاران یهودی و پارسی استعمار بریتانیا و ایران، ج 2، تهران: مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، چاپ دوم (پائیز 1390)