خدایا به آتشت راضی شدم...
از خودم بدم می آید! خیلی بدم! خیلی ضعیف و ...
نمی دانم چه بلایی سرم آمده؟! چه مرگم شده؟! انگار که یکهویی رفته باشم تو بغل شیطان!
وای! چه بوی تعفنی میدهد! در مسلک شیطان انگار طهارت نمی کنند! بوی نجاست می آید!
از خودم بدم می آید! این، خودم نیستم! خیلی ناخالصی دارم. ناخالصی را با آتش می گیرند.
وای! خدا به من رحم کند! کدام من؟ مَنِ ناخالص، یا مَنِ خالص؟!
حیف نیست مَنی که به نصرت اهل بیت (ع) به دنیا آمده ام، مَنی که شیعه – از شعاع نور اهل بیت (ع) – آفریده شده ام، آنقدر ناخالصی داشته باشم که مستقیم بروم ( بهتر است بگویم کجکی بروم!) تو بغل شیطان؟!
نه ، حیف من است . پس باید آنقدر بسوزم تا ناخالصی هایم زدوده شود . خدایا به آتشت راضی شدم به جهت لزوم طهارت در پیشگاه اهل بیت (ع) .
دیگر چه بگویم؟ زبانم بسته شد !
.
.
.
اما خدایا، خودمانیم ها! تو کریمی، خودت رحمی کن براین بیچاره !
.
.
.
التماس دعا
سلام .
با پست باغ وحش سیاسی بروزم .
منتظر حضورتون هستم [گل]
خیلی قشنگ نوشتین
خدا به هممون رحم کنه
بارالها اجلم را تو به تاخیر انداز ....
به روزم .
درسته...واقعا همینه...