هفت عامل سرنوشت ساز نبرد نوارغزه
نویسنده : احمد حجاجی
دشمن صهیونیستی جنگ وحشیانه خود را از مرحله حملات هوایی به مرحله نبرد زمینی منتقل کرده است ولی حملات هوایی با همان شدت روزهای اول به قوت خود باقی است و ادامه دارد . دشمن در مجموع به ویژه در مرحله نبرد زمینی تاکنون موفقیتی به دست نیاورده و نتوانسته است اهداف خود را محقق سازد و در نبرد هوایی نیز در اغلب (موقع اگر نگوییم در تمامی مورد) اهداف غیر نظامی و مردم بی دفاع را مورد حمله قرار داده است .
کاهش مقاومت در واقع ضربه به جریان مقاومت منطقه ای خواهد بود و مجال را برای مدعیان حل مشکلات فلسطینیان از راه مذاکره باز خواهد گذاشت . ادامه و استمرار مقاومت موجب خواهد شد تا نیروهای ملی و سیاسی صفوف خود را در این میدان نبرد منظم و منسجم تر سازند و این نبرد وارد عرصه های مختلف شود .
به هر حال و با وجود تمامی ای مسایل سرنوشت این به عواملی بستگی دارد که آن را به آینده قضیه فلسطین نیز گره می زند و شاید فراتر رود و نقشه منطقه ای جدیدی را ترسیم کند.
این عوامل عبارتند از :
1 ـ مدت زمان نبرد
شکی نیست که افزایش مدت نبرد در میان صهیونیست ها کشته های بیشتری را بر جای خواهد گذاشت و زیان های اقتصادی زیادی را بر آنان وارد خواهد آورد و در آینده از حمایت مردمی که این نبرد در ابتدا در میان اسراییلی ها از آن برخوردار بود، خواهد کاست که بهترین گواه این قضیه و این ادعا سخنان نخست وزیر صهیونیست ها در هفته گذشته است که می گوید : اسراییل نمی خواهد وارد نبرد دراز مدت با حماس شود .
از سوی دیگر جامعه اسراییل تنها می تواند، جنگ کوتاه مدت را تحمل کند و نمی تواند برای مدت نامحدودی تحت عنایت موشک های فلسطینیان قرار بگیرد. اکنون حماس و سایر گروهای مقاومت بر این نکته توافق و تاکید دارند که شلیک موشک باید ادامه داشته باشد و این به معنی کاهش توان و قدرت تحمل جبهه داخلی خواهد بود و جامعه داخلی صهیونیست ها را به چالش خواهد کشاند زیرا آنان بر این باور بودند که نبرد غزه سریع و غافلگیر کننده خواهد بود و به زودی پایان می یابد اگر چه ایهود باراک وزیر جنگ صهیونیست ها تلاش می کرد زمینه و ذهنیتی را در جامعه برای پذیرش جنگ طولانی مدت آماده کند .
با طولانی تر شدن مدت نبرد در غزه عنصر وقت نیز به یک عامل فشار بر صهیونیست ها تبدیل می شود و هر چه قدر به زمان انتخابات این رژیم نزدیک تر می شویم این موضوع خود را بیشتر نشان می دهد به ویژه این که لیونی وزیر امور خارجه این رژیم تلاش می کند وجه مردمی حزبش را بعد از شکست در جنگ لبنان بهبود ببخشد جنگی در دوران ریاست نخست وزیری اولمرت روی داد و منجر به شکست این رژیم در برابر حزب الله شد .
ایهود باراک وزیر جنگ رژیم صهیونیستی نیز در وضعیت بهتر از لیونی قرار ندارد و به همین معضل گرفتار است و اگر جنگ طولانی شود به هیچ وجه به سود وی نخواهد بود و موفقیت وی نیز در انتخابات آینده تضعیف می شود . عنصر وقت در چنین شرایطی از حساسیت خاصی برخوردار است و کمتر از دو هفته به پایان دوره ریاست همپیمان بزرگ و دوست بسیار صمیمی این رژیم یعنی جورج بوش مانده است و شاید جانشین وی آن گونه که شایسته این رژیم است از آن حمایت نکند و این چیزی است که صهیونیست ها نسبت به آن بسیار حساس هستند و اوباما تاکنون درباره این جنگ اظهارنظری نکرده است و سکوت وی دست کم به تقبیح وی نسبت به این جنگ و کشتار در نوارغزه دلالت دارد .
2 ـ پایداری مقاومت فلسطینیان در میدان نبرد
تاکنون و با گذشت بیش از 14 روز از آغاز نبرد ، بر همگان روشن شده است که مقاومت فلسطینیان به فرماندهی شاخه نظامی جنبش حماس از خود مقاومت بی نظیری را نشان داده است و کسانی که این مقاومت را پی گیری می کنند به خوبی دریافته اند که این مقاومت به خوبی به وظیفه خود عمل می کند و سطح عملیات های خود را بالا می برد و این عملیات ها با وجود شرایط بسیار دشوار هم از نظر کمیت و کیفیت ترقی یافته است و از همان روز اول درگیری ها به خوبی مشخص شد که مقاومت از توانایی های بسیار زیادی در مواجهه با تجاوزات و وارد آوردن زیان های سنگین به آنان برخوردار است . کارشناسان مسایل نظامی بر این باورند که قدرت مقاومت فلسطینیان در مورد ادامه شلیک موشک و چنگ زدن به اصول و خواسته های خود و تسلیم نشدن در برابر خواسته ها و فشارهای نظامی و سیاسی دشمن به معنی شکست حملات هوایی صهیونیست هاست.
برد موشک های مقاومت فلسطینیان به بیش از 60 کیلومتر در داخل سرزمین های اشغالی رسیده است و این به معنی فلج بودن نیمه جنوبی سرزمین های اشغالی است . در روز اول سال 2009 مقاومت موشک پیشرفته گرادی را به سوی یک پایگاه هوایی که بزرگ ترین پایگاه هوایی در جنوب این رژیم به حساب می آید، شلیک کردند . اسراییل طبق معمول این خبر را تایید و یا تکذیب نکرد . مقاومت پیوسته تهدید کرده بود که دشمن را با شگفتی های بیشتری مواجه خواهد کرد و این تهدید کم کم خود را نشان می دهد و عملی می شود.
3 ـ زیان های دشمن در نبرد زمینی
نبرد زمینی بر اساس آن چه که کارشناسان نظامی تخمین می زدند ، دیرتر شروع شد ؛ به ویژه این که اهداف حملات هوایی خیلی زود به اتمام رسید و صهیونیست ها تمامی اهدافی را که در نظر گرفته بودند، همگی را بمباران کردند و دو روز آخر مجبور شدند که اهداف قبلی و اهداف بمباران شده را دوباره بمباران کنند در حالی این اهداف در بمباران قبلی به تلی از خاک تبدیل شده بودند . آنان سپس به حمله به مساجد و خانه ها روی آوردند و تلاش کردند با شیوه های مختلف عملیات زمینی را به تاخیر بیندازند .
علت تاخیر عملیات زمینی صهیونیست ها دلایل زیادی داشت که مهم ترین آن ها عبارتند از :
1ـ اسراییل از توان نظامی مقاومت آگاهی کافی نداشت و صرفا اطلاعات این رژیم بر گفته هایی استوار بود که از سوی روزنامه ها منتشر شده بود و منابع خبری و روزنامه ها نیز اعلام کرده بودند که جنبش حماس در حدود 15 هزار نیرو در اختیار دارد که شامل یگان های مختلفی از جمله یگان بمبگذار و یگان پرتاب کننده موشک و یگان شناسایی و غیر می باشد و علاوه بر این به 13 هزار نیروی پلیس دستور داده شده است تا به مقابله با تجاوز صهیونیست ها بپردازند . این نیروهای غیر از نیروهایی هستند که در سایر گروه ها فعالیت می کنند و سایر گروه تشکیلات و سازمان های منظمی مانند حماس ندارند .
2ـ نگرانی های حقیقی صهیونیست ها از نبرد زمینی در روزهای گذشته در روزنامه های آنان منعکس شده است . در این روزنامه ها همچنین وجود اختلافات میان ایهود باراک وزیر جنگ و لیونی وزیر امورخارجه انعکاس یافته است . باراک با گسترش عملیات زمینی مخالف است و خواستار یافتن راه حلی برای پایان دادن به وضعیت کنونی است در حالی که لیونی بر ادامه حملات تا پایان اصرار دارد.
اشغالگران مشکل پیچیده دیگری نیز دارند و آن افزایش تلفات جانی در صورت استمرار جنگ و وارد شدن به جنگ شهری است و آنان به خوبی می دانند که مقاومت برای این کار از آمادگی بیشتری برخوردار است و لحظه شماری می کند ؛ و این در حالی است که صهیونیست ها تاکنون وارد شهرها نشده اند و دست به جنگ شهری نزده اند .
مشکل دیگری که صهیونیست ها را بیش از هرچیز آزار می دهد، نگرانی به اسارت گرفته شدن نیروهایشان می باشد که موجب سرخوردگی ارتش آنان خواهد شد و موجب می شود که این ارتش دست به اقدامات جنون آمیزی بزند و رهبران سیاسی حماس را ترور کند تا بتواند بر شکست های هولناک خود سرپوش بگذارد .
4 ـ پایداری ملت فلسطین در کنار مقاومت
صهیونیست ها دل خوش کرده بودند و انتظار داشتند که مردم به دنبال محاصره شدید و طولانی دست به شورش و نافرمانی علیه جنبش حماس بزنند و تشکیلات خودگردان نیز بارها تلاش کرده است که چنین سناربویی را تقویت و حمایت کند ولی تاکنون ناکام مانده است و حضور گسترده صدها هزارنفری مردم فلسطین در همایش سالگرد این جنبش مشت محمکی بر دهان مخالفانش بود و در واقع یک نظر سنجی به شمار می رود و اکنون مقاومت اسطوره ای ملت فلسطین در برابر تجاوزات ددمنشانه صهیونیست ها در واقع نوعی سنجش افکار عمومی ساکنان نوارغزه است که نظریه شورش و قیام از داخل دشمنان را به شکست کشاند ؛ نظریه ای که صهیونیست ها و هم پیمانانانش به آن بسیار خوش بین بودند و در صورت عملی شدن هزینه کمتری برای آنان داشت .
5 ـ میزان توانایی دولت منتخب فلسطین در نوارغزه
اگرچه رهبران و فرماندهان نظامی صهیونیست ها از سخن گفتن در مورد نابودی حماس در نوارغزه و سرنگونی دولت این جنبش و سیطره بر نوارغزه می پرهیزند ولی دست کم چنین اهدافی در ذهن آنان به عنوان کم ترین هدف عملیات نظامی به این منطقه نقش بسته است .
بنا به گزارش های خبری مستند و موثق از غزه دولت منتخب فلسطین تاکنون با وجود شرایط جنگی و بمباران مستمر به وظایف خود عمل می کند و کنترل اوضاع را در دست دارد. آژانس خبری فرانسه به نقل از "اسلام شهوان" سخنگوی پلیس غزه می نویسد که مسئولان پلیس نوارغزه ستاد اضطراری تشکیل داده اند و تمامی اعضای نه هزارنفری آن در حالت آماده باش به سر می برند .
مشخص است که هماهنگی میان دستگاه های داخلی دولتی با وجود حمله زمینی و هوایی ممکن است تضعیف بشود ولی این به این معنی نیست که مسئولان دولتی به کلی از انظار ناپدید بشوند و حضور مسئولان دولتی در میان مردم آن هم در چنین شرایطی موجب تقویت روحی ملت و مبارزان خواهد شد .
6 ـ حمایت مردمی از مقاومت در خارج از نوارغزه
مسلم است که حمایت مادی و معنوی از مقاومت در خارج از نوارغزه و برگزاری تظاهرات و اعتراضات تاثیر مستقیمی بر پایداری مردم نوارغزه و نیروهای مقاومت دارد .
ما در این جا کافی است که به سخنان رییس پیشین مجلس نمایندگان اردن دکتر عبداللطیف عربیات در یک موسسه تربیتی در پایتخت اردن اشاره بکنیم که گفته است : به فضل و برکت بازوان مقاومت صبور در نوارغزه، امروز قضیه فلسطین از حمایت جهانی برخوردار شده است و اگر این مقاومت نبود امروز چنین دستاورد عظیمی حاصل نمی شد و در پنچ روز گذشته جهان شاهد انتفاضه بوده است . وی تاکید کرد که قطعا نصرت و کمک الهی محقق و در آینده همه چیز روشن خواهد شد .
مسلما آن چه که در نوارغزه در جریان است؛ پیامدهای خاص خود را به دنبال خواهد داشت و خیزش اکنونی مردم جهان در حمایت از مردم بی دفاع فلسطین حالت گذرایی نخواهد بود و نخبگان و رهبران این ملت ها باید فرهنگ مقاومت را با وسایل و ابزارهای مختلف نهادینه و سازمان دهی کنند.
7ـ تحرکات بین المللی
همان گونه که در جنگ لبنان اتفاق افتاد ، مجامع بین المللی زمانی دست به تحرک می زنند که مقاومت به پایداری و استقامت خود ادامه دهد و به وظایف قهرمانانه خویش عمل کند . اگر مقاومت ادامه یابد صهیونیست ها چاره ای جز یافتن راه بین المللی برای خارج شدن از نوارغزه ندارند و در صورت استمرار مقاومت است که دست به دامان آمریکا و هم پیمانان عرب خود می شوند تا راهی را برای خروج از این بحران بیابند و تا آبروی ارتش این رژیم حفظ شود . در چنین صورتی است که یکی از طرح های پیشنهادی را می پذیرد حال این پیشنهاد از سوی ترکیه باشد و یا فرانسه و یا دیگران .
در چنین صورتی است که ممکن است این گونه طرح های پیشنهادی با خواسته های یکی از طرف های درگیری مباینت و تعارض داشته باشد و منطقی است که حماس در صورت ادامه مقاومت به چیزی کمتر از بازگشایی گذرگاه ها و پایان دادن به محاصره و تضمین های بین المللی برای نظارت بر طرح آرام سازی و یا آتش بس راضی نشود .
از سوی دیگر صهیونیست ها نیز به چیزی کمتر توقف کامل موشکباران و تضمین بین المللی برای این موضوع است و این رژیم تمایل دارد که حماس را به صورت پلیسی و نیرویی برای حفاظت از مرزهای خود در آورد و مسئولیت شلیک موشک ها از نوارغزه را به گردن این جنبش بیندازد حتی اگر پرتاب کنندگانش از اعضای دیگر گروه های مقاومت باشند.
سلام عزیزم خوبی؟
خیلی وقته ازت خبری نیست؟
وقت کردی بهمون سر بزن اپ کردم با یه موضوع توپ!!!
سلام
مرسی دوست عزیزم
سلام پیروزی مقاومت را تبریک می گویم.
فان مع العسر یسری
آقاجان! اصلا شما ریشه ات خراب است نه ریشت!!
در حال حاضر، اسرائیل به چشم امیدی برای برخی قدرت های عربی جهت تصفیه حساب با برخی جریان ها و گروه های منطقه ای مبدل شده است یعنی تل آویو به عنوان عنصری مهم در درگیری های عربی ـ عربی و نیز چالش میان نظام های عربی با برخی جریان های حزبی و دینی مشخص مطرح می باشد.
متاسفانه می بینیم که برخی اشخاص در درگیری های میان رژیم صهیونیستی با برخی طرف های عربی جانب صهیونیست ها را می گیرند. به عنوان نمونه، در جریان جنگ اسرائیل علیه لبنان در میان مسئولان عرب بودند کسانی که نه به صورت علنی ـ ولی به صورت تلویحی ـ آرزوی نابودی حزب الله را در سر داشتند. در جریان حمله صهیونیست ها به نوار غزه نیز برخی طرف های عربی خواستار نابودی حماس بودند که دلیل این مسائل نیز اختلاف و درگیری میان طرف های مذکور با حزب الله و حماس بود.
اسرائیل در گذر زمان از یک دشمن، به یک عنصر قدرتمند و تاثیرگذار در تشدید مخالفت میان طرف های عربی مبدل شد.
تردیدی در این نکته نیست که اسرائیل دشمن عرب ها است و تا زمانی که بخش هایی از سرزمین های عربی و نیز شهر قدس را در اشغال خود دارد، این دشمنی میان ما و دشمن صهیونیستی باقی خواهد ماند. اگر چه در این میان برخی نظام های عربی منافع خود را در گرو موجودیت اشغالگران و رابطه با آنها می بینند ؛ ولی ملت های عربی بی هیچ شک و تردیدی پایبندی و تمسک خود را به قومیت و ارزش های قومی شان ثابت کرده اند که ما نمونه این امر را به وضوح در زمان هایی (جنگ لبنان و غزه) شاهد هستیم که یک کشور عربی توسط اشغالگران مربوط حمله قرار می گیرد.
سلام
خدا رو شکر که این جنگ با دعای خیر امام عصر با پیروزی حماس تمام شد اما مصیبت برای اهل غزه تازه شروع شده، کودکان پدر و مادر از دست داده و بعضی دست پا از دست داده، زنان و مردان همسر و فرزند ازدست داده، مدرسه ها و بیماستانهای ویران، همه اینها در کنار عوارض استفاده از سلاح های غیر متعارف و بمب های فسفری و گلوله های اورانیومی،
همونطور که خالد مشعل گفت این جنگ تموم نشده و تا آزادی کامل فلسطین اشغالی ادامه دارد.
رهبر فرقه تندرو و موسوم به "رهبری یهودیان" وابسته به حزب لیکود:
اضمحلال اسرائیل واقعیت است، حق با احمدینژاد است!