تربیت حسینی، تربیت کاروانی

تربیت حسینی، تربیت کاروانی

لبیک یا حسین

از سفر پیاده روی اربعین برگشته بود. مثل آدم که از بهشت هبوط کرده باشد، مات و مبهوت مانده بود. دوستان و خویشانی را که به استقبالش آمده بودند یکی یکی در آغوش گرفت. در جواب پرسش های مکرر که «چه خبر؟» سکوت کرد؛ آهی کشید؛ اشک در چشمانش حلقه زد. با حسرت گفت « باید خودتون بروید... خودتون بروید ببینید چه خبره.»


***


واقعا شکوه و عظمت حسینی با این زبان قاصر و با این قلم ناتوان قابل توصیف نیست. شاید عده ای از بیرون ( به اصطلاح بالای گود نشسته اند) نگاه کنند؛ ببینند یک مسیر شلوغ، هوای پر از گرد و خاک ، جاده کثیف ، جای خواب تنگ، خستگی ، صف های طولانی، ... آخر این چیزها هم مگر شیرین و لذت بخش است؟!

شاید ما دیوانه ایم که از این همه رنج و سختی لذت می بریم! بله، کاروان «مجنون الحسین»ها که امسال رقمشان به بیش از بیست و چند میلیون نفر رسیده از همین سختی ها لذت می برند. ( البته رقم واقعی را باید پس از جمع زدن با آمار آنهایی که با پای دل آمدند محاسبه و اعلام کرد.)

خداراشکر که توفیق داد امسال به اندازه ارزنی در این خیل عظیم محبین اباعبدالله(ع) حضور داشته باشیم و تجدید عهد کنیم.

 ان شاءالله به کرم خودشان معرفت امام را هم بیش از پیش کسب کنیم و به عهد خویش وفادار بمانیم.

باید از مادر مهربان عالم متشکر بود که در این راه اطفال خویش را همراهی کرد و تربیت نمود. « ان اطفال شیعتنا تربیهم فاطمه »



روش تربیت حسینی، تربیت کاروانی است.

در حرکت کاروانی یاد می گیریم که همه هماهنگ و با هدف واحد پشت سر امام حرکت کنیم. هدف و جهت یکی است، منتهی سرعت افراد بسته به توان و شرایطشان فرق دارد. در این راه هرچه سبکبارتر باشی، هرچه دلبستگی هایت به این دنیای خاکی کمتر باشد، می توانی سریعتر حرکت کنی.

در حرکت کاروانی همه با هم مهربانند . قویترها به ضعیفترها کمک می کنند.

کمک ها همراه منت نیست، بلکه هرکس افتخار می کند که بتواند در این حرکت کاروانی «خادم الحسین» باشد. همه افراد کاروان «خادم الحسین» هستند. از موکب دار ها، آشپزها، رفتگرها گرفته ، تا کسانی که چای می دهند، میوه نذر می کنند، یا حتی چند قدمی ساک رفیقشان را حمل می کنند.


رشد جمعی زیادی در حرکت کاروانی نهفته است . این، راز روش تربیت حسینی است.

همه باهم رشد میکنند و بزرگ و بالنده می شوند. همه افتخار می کنند که بتوانند در این راه دست رفیقشان را بگیرند و بالا بکشند. امام(ع)، پیشاپیش کاروان نگاهمان می کند. گرمی نگاهش را با تمام وجود لمس می کنیم و از نور وجودش گرما می گیریم.


اینجا هیچ کس به احدی به نظر تحقیر نمی نگرد. چه بسا آن شخصی که زمانی اهل خلافی هم بوده، امروز فرسنگ ها از من جلوتر باشد. هرکس به وضع خود نگاه می کند و از خرده گرفتن به دیگران غافل است . موفقیت هر نفر، پیروزی همه است.


این جاده، قسمتی از بهشت است. هر کس می خواهد بوی بهشت را در این دنیای خاکی استشمام کند، باید در ایام اربعین حسینی خود را به جاده نجف- کربلا برساند.



زمانی اباعبدالله(ع) کاروانی را از مکه به سمت کربلا حرکت داد. آنها که تا آخر به بیعتشان وفادار ماندند، ولو در روز و ساعات پایانی به کاروان پیوسته باشند، امام آنها را تا عرش الهی بالا برد. امروز کربلا قبله دل ها شده؛ هرسال اربعین از سراسر جهان دل های عاشق پر می کشند به سوی حرم.  هرسال اربعین کاروان حسینی برپاست.

خوش به حال کسانی که تا آخر به بیعت خویش با امامشان وفادار بمانند.

خوش به حال کسانی که اربعین کربلا هستند!

یا علی مدد