سخنانی در محضر رهبرانقلاب

 

     متن کامل سخنان نماینده اتحادیه  
 
 انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل  
 
                   در محضر رهبرانقلاب

 

عصر امروز دیدار دانشجویان با رهبر معظم انقلاب برگزار شد و نماینده اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه های سراسر کشور نیز به ایراد سخنرانی پرداخت.

به گزارش پایگاه تحلیلی خبری دانشجویان مستقل، متن خطابه نماینده اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل، به شرح زیر است:

با عرض سلام محضر رهبر فرزانه انقلاب اسلامی و حضار محترم 

و آرزوی قبولی طاعات و عبادات

رهبر عزیز انقلاب، قبل از هر چیز اجازه می‌خواهم به نمایندگی از جمع دانشجویان، صادقانه از عنایات ویژه‌ی حضرتعالی تشکر نمایم چرا که سالیان سال است، تنها و تنها شما هستید که هر رمضان ما را به حضور می‏پذیرید و علی‏رغم مشغله‏های فراوان، ساعت‌ها پای دردودل‏های دانشجویان می‏نشینید و صحبت‏های بعضاً تکراری ما را تحمل می‏کنید.

اما جای تاسف است که این سلوک و منش حضرت‌عالی که روشن‌تر از هر پیامی است، توسط بسیاری از مسئولین و متولیان امر دیده، شنیده و فهم نمی‌شود و حاضر نیستند در سال تنها چند ساعت را به شنیدن نقطه‌نظرات دانشجویان اختصاص دهند. و لابد مشغله و گرفتاری‏های رؤسای محترم قوا و دستگاه‏های دیگر چون صدا و سیما، وزارتخانه‏ها، شورای عالی انقلاب فرهنگی، سازمان تبلیغات اسلامی و غیره از رهبری نظام بیشتر است!

و امروز این ماییم و کوله‏باری از حرف که در طول سال انباشته‌ایم و ناگزیر، در دامان پرمهر و عطوفت شما همه را بازگو می‌نماییم؛ باشد که این عرایض به لطفِ حضراتِ صاحبِ رسانه به ‌ویژه رسانه‌ی ملی، زیرِ تیغِ تیزِ سانسور قربانی نگردد و به گوش مخاطبان برسد.

نخست) تحولات منطقه:

شاید کمتر کسی فکر می‏کرد در حالی‌ که آمریکا، داعیه‌ی ایجاد خاورمیانه‌ی بزرگ با محوریت صهیونیسم و شرکائش را داشت... اراده و عزّت امت اسلامی؛ فرعون‏ها در مصر و تونس و لیبی و یمن و بحرین را به بند ذَلت کشد و فصل جدیدی از تاریخ جهان را رقم زند. بی‌شک این حرکت، ریشه در ندای تاریخی روح خدا دارد و این پرچم اسلام انقلابی ا‏ست که در کشورهای منطقه یک به یک در حال افراشته شدن است و امروز عاقبتِ شومِ برخی مزدوران و حاکمانِ فاسدِ منطقه، بر همگان عیان شده و رازِ پرده نشینی‌های آل سعود، آل خلیفه و آل نهیانبا آل‏صهیون بر ملا گشته‌است.

اما جای تعجب دارد که چگونه برخی هنوز در غفلت به سر می¬برند و¬ این قیام های اسلامی، مردمی و ضد آمریکایی را بدون هیچ دلیلی، طراحی آمریکا و اسرائیل می‏دانند.

روشن است که این تحلیل‏ها از همان توبره‌ای بیرون آمده‌، که ایده‏یِ شومِ دوستی با ملتِ جعلیِ اسرائیل سربرآورده بود. و تأسف‌بار‌تر آنجاست که دستگاه دیپلماسی و وزارت خارجه عموماً رفتاری منفعلانه در مقابلِ تحولاتِ منطقه داشته‏اند.

این رفتار یا نشأت گرفته از عملِ بر مبنایِ تحلیلِ متوهمانه‌ی فوق است و یا حاصلِ ضعفِ عمومیِ وزارتِ خارجه، پس از سنگالیزاسیونِ وزیر سابق.

و به مروجان آن نباید اجازه داد تا فرصتِ تاریخیِ بیداریِ اسلامی در منطقه را به تهدید بدل کنند.

دوم) معیشت مردم

نظامِ جمهوریِ اسلامی از بدو شکل‏گیری تاکنون همواره دغدغه‌ی کار‏آمدی در حوزه اقتصاد و معیشت مردم را داشته و تلاش نموده شعارها و برنامه‌های خود را در این خصوص مبتنی بر عدالت اعلام و اعمال نماید. نامگذاری بجا و شایسته‌ی امسال با عنوان جهاد اقتصادی ازیک سو و بررسیِ اجمالیِ اقداماتِ انجام‌شده‌ در کشور از سوی دیگر گویای این موضوع است که پیشرفت‏های صورت گرفته در حوزه‌ی اقتصاد به هیچ وجه متناسب با حوزه‏های مختلف علمی، سیاسی، نظامی و امنیتی نیست.

مسلما توسعه‌یافتگیِ جمهوری اسلامی ایران در ابعاد ذکر شده مرهون حاکم شدن نگاه و روحیه‌ی جهادی، بسیجی و مردمی بر آن‌هاست. امری که علیرغم پیچیدگی کمتر اقتصاد نسبت به سایر حوزه‌ها تاکنون محقق نشده است.

حال سوال اینجاست که چرا با گذشت قریب به سی و سه سال از پیروزی انقلاب اسلامی هنوز برخی از اداره‌ی مردمی، جهادی و بسیجی اقتصاد واهمه دارند؟ چه واضح است که جهادی بودن روح حاکم بر اقدامات است و وقتی مبانی کارشناسی، علمی و اقتصادی در خدمت روحیه‌ی جهادی قرار گیرند خواهیم دید که خرمشهرهای اقتصادی آزاد خواهند شد.

لذا از دیدگاه ما مواجهه‌ی مسئولان اعم از دولت و مجلس و سایر متولیان با این مقوله در حدِّ انتظار نبوده است.

به صورتی که متاسفانه با گذشت قریب به پنج ماه از سال جهاد اقتصادی نه تنها شاهدِ دستاوردِ قابلِ توجهی در این حوزه نبوده‏ایم بلکه نحوه‌ی ادغام هفت وزارتخانه‌ی‏ مهم اقتصادی و مختل شدنِ روندِ کار در بخش‌های قابل توجهی از این وزارتخانه‏ها به ‌علاوه عدمِ تمرکزِ کافیِ‏مجلس بر مقوله‌ی جهاد اقتصادی و کلید خوردنِ زود هنگامِ مباحثِ انتخاباتی در مجلس موجبِ از دست رفتنِ فرصت‌هایِ بسیاری گشته‌ است. از سوی دیگر به نظر می‌رسد اکتفا به توزیع در هدفمندیِ یارانه‏ها و حمایت نکردن از تولیدکنندگان و عدم اجرای شش بندِ دیگرِ طرحِ تحولِ اقتصادی روندِ دست‌یابی به شاخصِ توسعه‌یِ هشت درصدیِ اقتصاد را مختل نموده است. تا آنجا که مجموع شرایط مذکور مشکلاتی را در وضع معیشت مردم به ‌ویژه در شهر‏های بزرگ به وجود آورده که به نقطه‌ی امیدی برای دشمنان انقلاب و فرصت طلبان داخلی بدل گشته ‌است.

گرچه در این مجال فرصتِ پرداختن به ابعادِ گوناگونِ وضعِ اقتصادیِ کشور وجود ندارد لیکن لازم دیدیم در محضرِ حضرت‌عالی و به مسئولان نظام گوشزد کنیم که با کم‏کاری و پرداختن به مسائل حاشیه‏ای و درگیری‏های سیاسی و جناحی و بعضاً فلسفه‌نمایی و اظهارِ نظراتِ پوچ، نباید گذاشت فشار اقتصادی برگُرده‌ی مردم افزایش یابد.

سوم)تعامل نیروهای انقلاب 

اعتقاد مردم به حقّانیّتِ گفتمانِ انقلابِ اسلامی و اعتمادِ عمومی نسبت به نظام و مسئولین سرمایه‏ای گران‌بها است و باید به خوبی از آن صیانت شود. برخلاف مدل‏های احمقانه‌ی غربی‏ که دروغ، فریب و ترفند‏های رسانه‏ای و جنگ روانی را عاملِ حفظِ اعتمادِ عمومی می‏دانند پیوند میانِ مردم و مسئولین در گفتمانِ انقلابِ اسلامی مبتنی بر رعایت تقوا و انصاف است و به اعتقاد ما اشاره‌ی معنا دارِ حضرت‌عالی در خصوصِ رعایتِ تقوایِ جمعی ناظر به این نیازِ کارگزارانِ نظام است.

آخر در شرایطِ فعلی که نیازها و مسائل اصلی کشور واضح و روشن است و منویّات و مطالبات و سفارش‏های امام (ره) و رهبری معظم مشخص و گویاست و خواسته‏های مردم نیز دائماً در انتخابات‌ها و مناسبت‏های گوناگون بازگو می‏شود دیگر چه بهانه‏ای برای اختلاف و نزاع باقی می‏ماند؟ جز این ‌که برخی تقوا را زیر پا بگذارند و منافع و اهدافِ گروهی و شخصی را دنبال کنند. از این رو، اعلام می‌کنیم که حافظه‌ی تاریخیِ دانشجویان و مردم نفاق‏ها، بی‏تقوایی‏ها و منیّت‏ها را با هر نام و نشان و تابلو ولو "اصول گرا" تحمل نخواهد نمود و تزویر را در هر پوششی خواهد شناخت و نزدِ مردم فاش خواهد ساخت.

چهارم) انتخابات آینده مجلس شورای اسلامی

و اما تحلیل و تفسیر ما از آرایش نیروهای سیاسی در انتخاباتِ مجلسِ نهم و مسائلی که لازم است در محضرِ حضرت‌عالی به آنها اشاره کنیم.

1)اقبالِ جامعه به سمت گفتمان عدالت‏خواهی هم‏چنان در صدرِ توجهاتِ محافلِ سیاسی و رسانه¬ای قرار دارد و این که ملت ایران همچنان بر اصول اساسی انقلاب اسلامی پای‌فشاری می‌کنند...بی‌نظیر و در خور توجه و تقدیراست.

بودند کسانی که اندکی پیش از این و در زمان تکیه بر مسند قدرت مردم شریف را قابلمه به‌دست‌هایی می‌خواندند که برای توزیع مرگ موش هم در صف می‌ایستند. و چه شاهدی بهتر از اینکه امروزهمان‌ها معترفند که برای جلب توجه مردم باید از شعارهای انقلاب دم زدو بر آموزه¬های امام پافشاری نمود.

2) مسلّما منظور نظرِ همه‌ی دلسوزان و علاقمندان نظام و انقلاب شکل‏گیری مجلسی قوی و نیرو‏مند صادق و بی‏آلایش و مؤمن و دلسوز و انقلابی‌ است. ما مجلسی می‌خواهیم که عصاره‌ی فضائل ملت و درخورِ شأنِ مردمِ شریف باشد.

مجلسی نمی‏خواهیم که برخلاف عدالت و پیشرفت طرحِ دانشجویِ پولی را تصویب کند مجلسی نمی‌خواهیم که یک ساعته وقفِ دانشگاهِ آزاد را با بیش از 250 هزار میلیارد تومان سرمایه‌ی عمومی به تصویب برساند...اما طرح نظارت بر خود را شش سال در راهروها معطل نگه دارد.

ما مجلسی نمی خواهیم که نمایندگانش با دو – دو گفتن به رئیس جمهور قانونی کشور توهین کنند ما مجلسی نمی‏خواهیم که بر خلاف قانون و عقل و شرع و ولایت نظر رهبری را به رأی بگذارد.

گرچه نباید به ‌هیچ وجه چشم را بر زحمات و اقدامات مثبت مجالس بست لیکن مسیر امور باید به سمتی پیش رود که کمترین اشتباهات در مجلس آینده اتفاق بیفتد.

3) یقینا نحوه‌ی مواجهه‌ی خواص و نخبگان سیاسی با وقایعِ گوناگون، من جمله فتنه‌ی سال 88 معیاری اساسی برای انتخاب مردم خواهد بود. برخی افراد که در ایام فتنه‌ با وجود روشنگری¬های مداوم و مکرر حضرتعالی، با سکوت معنادار خود مهر تأییدی بر دشمنی¬ها و فتنه¬گری¬ها کوبیدند... با چه رویی و به چه قصدی امروز دم از اصولگرایی می¬زنند؟ آیا ریاست محترم مجلس جناب آقای لاریجانی که تنها یک روز پس از خطبه‌ی فصل‌الخطاب شما در 29 خرداد 88 هنوز بر آتش تردید در صحت انتخابات می¬دمید فراموش کرده که ملت شاهد و ناظر رفتار و عملکرد اویــَند؟

یا شاید برخی افراد که حتی هنوز حماسه‌ی نهم دی ماه را باور ندارند از یاد برده اند که این مردم و رهبری عزیز بودند که کشتیِ انقلاب را از امواج هولناک فتنه‌ی 88 عبور دادند و نقشِ این خواص تنها نظاره‌ی معرکه‌ی نبرد بود و منتظرِ نتیجه ماندن.

امروز ما نگرانیم که در ساختارهای حزبی و تشکیلاتی که بعضاً سابقه‌ی تاریخیِ مطلوبی نیز نزد ملت ندارند عناوینی چون "چند بعلاوه چند" مساوی قربانی کردن آرمان‏ها و ارزش ها در مسلخ محافظه‏کاری‏های سیاسی شود.

که می‌دانیم "محافظه کاری قتل گاه انقلاب است"

4)فضای شکل گرفته تحت عناوین مذکور موجب دغدغه و نگرانی ما نسبت به آینده‌ی جبهه‏ی نیروهای انقلاب شده است و بیم آن می‌رود که در این مسیر برخی افراد گفتمان اصول‏گرایی را به دکان اصول‏گرایی تبدیل کنند. متاسفانه امروز شاهدیم علی رغم آنکه حضرت‌عالی سران قوا و صاحبان مناسب را از حضور و دخالت در انتخابات نهی فرموده‌اید، ریاست مجلس آقای لاریجانی و شهردار تهران آقای قالیباف اقدام به معرفی نمانده در تشکل های انتخاباتی کرده اند و حضور خود را مایه تقویت گفتمان اصول گرایی می دانند! 

5)جریانی که این روزها به درستی ‏از آن به ¬عنوان جریان انحرافی یاد می‏شود تا دیروز قصد داشت با طرح مسائل شاذ و نخ‏نما شده¬ای چون باستان¬گرایی، به مبانی مکتب اسلام و گفتمان انقلاب اسلامی خدشه و صدمه وارد نماید...امروز به دنبال آن است تا از رهگذر انتخابات مجلس، و با سوء استفاده از ظرفیت‌های نظام و دولت طرح‌های فرهنگی-سیاسی خود را که تماماً در تضاد با روح انقلاب اسلامی به اجرا در آوَرَد. البته این جریان تا کنون علیرغم صرف هزینه‌های هنگفت از بیت‌المال به سبب نیت ناپاک و ناکارآمدی عناصرش، چه در عرصه‌ی دانشگاه‌ها و چه در حیطه‌ی فرهنگ و هنر نتوانسته جریان اجتماعی خاصی ایجاد نماید.که عرضِ خود می‏برند و زحمت ما می‏دارند.

6) فتنه‌گران زخم خورده از ملت همچنان در رویای خام قدرت با کمال وقاحت برای حضور در انتخابات شرط می‌گذارند. زمانی را به ایشان یادآور می‌شویم که بر مسند قدرت بودند و دو قوه از سه قوه‌ی کشور را در اختیار داشتند. در آن زمان دوستان و هم حزبی‌های‌شان در مجلس ششم و دولتِ وقت به دلیل انحراف و تقابل با آرمان‌های انقلاب توسط مردم از صحنه سیاسی کشور حذف شدند، اینان آن زمان نتوانستند برای ملت و نظام شرط و شروط تعیین کنند حال که از کشتی به اصطلاح اصلاحات جز تخته پاره‌ای نمانده شرط گذاشتن برای ملت و انقلاب آیا جز لطیفه‌گویی سیاسی‌ست؟

پنجم)فرهنگ

از هرچه نقص و ایراد در اقتصاد و سیاست بتوان گذشت، ایستگاه تأمل  آنجاست که سخن به عرصه ی فرهنگ می‌رسد.

وضع  فرهنگی  ما در سی سال گذشته به ‌هیچ‌ وجه در خور ِبزرگترین انقلاب ِفرهنگیِ دورانِ معاصر نبوده است و بی‌تردید بالاترین انتظار در این عرصه از رسانه‌ی ملی می‌رود که مناره‌ی مسجد انقلاب است و نگرانیِ ما از مؤذنش.

از برخی نقاط مثبت صداوسیما چون چابکی معاونت سیاسی و امکانات فنی متوسط آن که بگذریم باز نکاتی چند را بایست یادآور شد.

1) کپی‌برداری ناشیانه از برنامه‌های ماهواره‌ای که اخیراً به کرّات شاهد آن هستیم، انفعال در تولید فرم و محتوا را تداعی می‌کند.

2)  عدم اولویت بندی و ارزش‌ گزاری برنامه‌های رسانه ملی سبب شده که بهترین امکانات و ساعات پخش در اختیار برنامه‌های کم محتوا و آنتن ‌پرکن قرار گیرد که نه تنها باعث برخی هنجارشکنی‌ها ست بلکه شوربختانه بسیاری از این برنامه ها مثل طنزهای سخیف و نود شبی‌های عامیانه با نفوذ در کانون خانواده، بهتر و یجسبکزندگیغربی در بنیادی‌ترین نهاد جامعه  می‌پردازند.

 که ای کاش این کار تنها توسط رسانه های معاند و ماهواره ای انجام می‌شد نه رسانه‌ی ملی.

3) نگاه تک بعدی  و  به اصطلاح مخاطب محور رؤسای سازمان و به تبع آن، عدم اعتماد به نیروهای انقلابی و مرعوب بودن در مقابل جریان روشنفکر نمایی  در  عرصه‌ی هنر سبب شده بدنه‌ی میانی سازمان از نگاه انقلابی به شدت تهی شود.

4)  نبش قبر چهره‌های فسیل شده فیلم فارسی ها و اسطوره‌سازهای نا بجا از کسانی که نشان داده اند منش‌ شان لگد کوب کردن آرمان‌های این ملت است از دیگر مصادیق خطاهای غیر قابل گذشت این دستگاه عریض و طویل است. 

5) خالی بودن دست مسئولان سازمان از مفاهیم ایجابی سبب عدم شناخت صحیح از ظرفیتهای انقلاب شده و بهانه‌ای برای پرداختن بیش از حد به مقوله‌ای چون فوتبال گشته است، که این خود سبب تشکیل مافیای رسانه‌ای در ورزش و ضربه خوردن ورزش گردیده و اینگونه است که شاهدیم مرگ یک دروازه بان سابق، رسانه‌ی ملی را در شب میلاد محبوب‌ترین چهره شیعه سیاه پوش می‌کند و یا یک جوان بیست و چند ساله، آنقدر از رانت صدا و سیما در مستطیل سبز بهره می‌برد که درآمد یکساله‌اش بیش  از حقوق تمام عمر یک کارمند ساده می‌شود.

بگوییم غلبه نگاه سیاسی بر نگاه فرهنگی مسئولین سازمان را علت این وضعیت و  حداقل  شدن ظرفیت‌های ایجابی رسانه ملی را معلول آن می‌دانیم. جناب آقای ضرغامی بدانند که امروز رسانه‌ی به اصطلاح ملی، کارد را به استخوان دوست‌داران انقلاب رسانده است.

هفتم) ورزش و جوانان

در دهه‌ی چهارم انقلاب یعنی دهه‌ی پیشرفت و عدالت، بی تردید یکی از مهمترین امتیازات جمهوری اسلامی، خیل عظیم جوانان انقلابی و متعهد و مستعدی‌ست که می‌توانند موتور پیش‌ران حرکت شتابان کشور به سوی پیشرفت و عدالت باشند. حال که وزارت ورزش و جوانان به عنوان متولی این امر در کشور تشکیل یافت و وزیر خود را نیز شناخت لازم دیدیم برخی دغدغه‌ها در خصوص جوانان را در محضر حضرتعالی مطرح کنیم.

اول:: اشتغال

مسئولان، در حالی خبر از آمار بالای ایجاد اشتغال در کشور می‌دهند، که این امر چندان برای جوانان ملموس نیست. با توجه به توسعه‌ی آموزش عالی در کشور و افزایش روزافزون فارغ التحصیلان؛ به نظر می‌رسد تناسبی بین فرصت‌های شغلی و این خیل دانش آموخته که حال سطح توقعش از شغل و منزلت اجتماعی بسیار بیشتر است، وجود ندارد. بیم آن می‌رود که اگر در گذشته بی‌کاری گریبان‌گیر دیپلمه‌ها بود، امروز این مساله دغدغه‌ی کارشناسان ارشد و دکترها باشد.

دوم::خدمت نظام وظیفه

مردمی کردن جنگ از ایده‌های نو و بکر حضرت امام بود که با الگو-گیری از این روش تا به حال بسیاری از مسائل کشور حل شده و بی تردید باید خدمت نظام وظیفه را هم در این راستا دید. اما وجود برخی قوانین نادرست در باب سربازی، مشکلاتیپدید آورده است. امروز و در میان برخی جوانان، خدمت وظیفه، تداعی کننده‌ی دو سال تضییع وقت و احساس بیهودگی‌ست. علاوه بر این در حالی‌که جمعیت فارغ التحصیلان مقطع کارشناسی در کشور بیشتر از هر زمانی‌ست و میل به ادامه‌ی تحصیل هم وجود دارد مسأله‌ی سربازی تبدیل به نوعی بی‌عدالتی در بین پسران و دختران نیز شده است.

بر هم خوردن نسبت جنسیتی در دانشگاه‌ها، از دست رفتن فرصت‌های شغلی برای پسران و افزایش سطح توقع دختران از همسر، همه از آثار مدل کنونی خدمت وظیفه‌ی عمومی‌ست.علاوه بر این طرح‌هایی چون پژوهش‌محور کردن خدمت یا سرباز معلمی و از این دست، ثمره‌ی قابل توجهی نداشته‌اند و قابل تسری و تعمیم نیز نبوده‌اند.

سدی که خدمت نظام وظیفه در برابر کسب تجربه‌ی کاری، تحصیلات یا شروع یک زندگی حداقلی در مقابل پسران قرار می‌دهد، قابل اغماض نیست و به نظر می‌رسد قوانین فعلی نمی‌تواند این مشکل را حل کند و بایست مسئولان امر برای این معضل چاره‌ای نو بیندیشند.

رهبرا!

ضمن تشکر از دغدغه‌های‌تان برای فراهم کردن بستر و زمینه‌های لازم جهت هم‌سخنی با دانشجویان، به استحضار می‌رسانیم آنچه به اجمال در این مجال گفته شد، بر اساس رسالت نقادی جریان مستقل از قدرت و ثروت دانشجویی‌ است که در آن خود را بدون خطا و اشتباه نمی‌دانیم.

حضرت آقا، از آخرین دیدار فرزندان‌تان، اعضای اتحادیه‌ی انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه‌های سراسر کشور با مولایشان؛ نزدیک به هفت سال می‌گذرد.

خواهشمند است جمع اعضای این اتحادیه را به حضور خود بپذیرید تا کلامتان، جان ما را از سستی و رخوت بشوید و ان شاء الله با توان و اثری مضاعف، پرچم‌دار ولایت در صحن مقدس دانشگاه باشیم.

والسلام

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد